بیش از اونی که فکر کنی برات حرف دارم اما یه چیزی مانعم میشه...
خودت گفتی نگو، خودت منع کردی
وگرنه
خیلی وقته تو مرداب دست و پا میزنم
دستانت دستان کوچکم را گرفته
محکم، بسیار محکم
دیگر دلیل این را یافته ام
دوستم داری
نه چون منم نه
چون تویی، دوستم داری
اگر من تو بودم، و تو من دوستت نداشتم
دوست داشتن که هیچ! تنفر که هیچ! انزجار که هیچ!
به هیچ کس نمی گفتم یک زمانی همراهم بودی...
نباید هیچ کس می فهمید که تو با منی
اما تو آری، تو فرق داری
خیلی هم فرق داری... بیش از انچه تصورش را می کردم
قسمت می دهم دیگر برایم اثباتش نکن
در هر اثبات و گواه و حجتت
در مقابل تو و چشمانت آب می شوم
خورد می شوم
دستانم خیس می شوند
ذلت و خواریست عاملش یا شرم
نمی دانم، اما آنقدر خیس می شوند
که کم کم رو به جدایی می نهند
نومید می شوند و دستانت را رها می کنند
اما تو باز آنها را می گیری
این را هم می دانم
تو از ورای دوست داشتن هم گذشته ای
تو عاشق من هستی
تو خیلی بزرگتر از آنی بدی و هستی که در مخیله ام بگنجد
من و ذهنم خیلی برای درکت کوچکیم خیلی...
چیزهای دیگری هم فهمیده ام می دانم
که اگر، فقط لحظه ای، فقط ذره ای
از من آسی شوی و دستانت را سست کنی
گم می شوم غرق می شوم گویی اصلا نبوده ام
اما، این را هم می دانم دستانم را رها نمی کنی
می دانم رها نمی کنی ایمان دارم...
پس نازنینم رهایم نکن
دستانم را بفشار بگذار گرمی همراهیت
حس غریب نه ببخشید باز هم جسارت کردم، مانند همیشه...
حس قریب حضورت را همواره بچشم
تنهایم نگذار کسی را جز تو ندارم که
مرا من + را
همانطور که هستم دوست بدارد...
برای خودم من+را دوست بدارد نه برای...
حال سخنی دارم
که اگر کسی ببیند مرا به گفتن این کلام
به این سخن، می خندد
خنده نه قهقهه سر می دهد
اما به تو می گویم
حتی اگر عمرش کم باشد و کاری کنم که رنجیده شوی
که شود گواه خلاف گفته ام
آری با تمام این ها باز هم، به تو می گویم
چرا که تو بزرگتر از این حرفایی...
دوستت دارم
الهه یدالهی
پ.ن: اومدم بنویسم که دلم می خواد بنویسم اما نمی تونم...یه عالمه حرف دارم اما نمی تونم بزنم، که تا شروع کردم خودش اومد!!! عجیبا غریبا دیگه! شاید چون دل محقرم کمی گرفته، یعنی خیلی گرفته. (نمی دونم چرا مدتی در بیان احساسم دچار افراط یا تفریط میشوم و آنچه هستم را نمی توانم انتقال دهم!)
پ.ن: این نوشته ام رو خیلی دوست دارم. شاید چون با دلی غمگین و گرفته و چشمانی خیس نوشتم... شاید بشه شروعی قشنگ...
پ.ن:برای همین بر خلاف سایر نوشته هام، اسمم رو پایینش آوردم.
التماس دعا یا زهرا س